اين کتاب از چه سخن ميگويد؟
حق به معني هستي پايدار، و عبارت است از بايستگي, شايستگي و پايداري مطابق با واقع. حق در انتساب ذاتي و حقيقي و زوالناپذيري، فقط متعلق به حضرت حقتعالي است؛ زيرا هر چه از حق صادر ميشود, ريشه در بقا دارد. پس اگر خداوند حق است و همهي هستي، ظهور حق, بنابراين همهي ذرات هستي, بر گردن ما حق دارند و اداي هر حقي, ظهور حق از آن شيء است. حال، انسان چون مقام جمعالجمعي را داراست, همهي اشياء بر گردن او حق دارند و از طرف ديگر، تمام ذرات هستي هم حق او را ادا ميکنند.
در اين کتاب بر آنيم تا دربارهي حقي که مواليان امر ما يعني ائمهي اطهار: بر عهده گرفتهاند، بحث کنيم. چه، بايد ابتدا اين حق را بشناسيم و سپس آن را طلب نماييم. در اين راستا، حفظ جايگاه ادب و داشتن طلب صادق در مسير صعود، از ضروريات گرفتن حق است؛ چرا که بايد از واسطههاي فيض، حق را گرفت تا بتوان به حقيقت وجود يعني حضرت حقتعالي رسيد.
در اين کتاب ميخوانيم...
مراقبت در مقام طلب, با ساير مراقبتها متفاوت است. مراقبت در مراتب اوسط مجاهدهي نفس, مراقبت از جوارح است که گناه نکند؛ و مراقبت از خيال، که افکار و تصورات باطل و توهمات شيطاني, داخل آن نرود؛ و مراقبت از انديشه، تا افکار رذيله به آن وارد نشود. اما در مقام طلب, فقط بايد مراقب راقب بود... يعني پس از اينکه در وجود سالک, طلب, شوق و بيقراري نسبت به ذات اقدس اله در شناخت فطرتش ايجاد شد, در مقام رسيدن به مطلوب, بايد با مجاهده, چشم درونش به راقب حقيقي باز شود و بداند خداوند، "رَقيبٌ عَتيدٌ" است. مراقبت در طلب يعني راقب را مراقب دانستن. طالب بايد بداند اگر در مسير محبوب است, محبوب، او را ميبيند و مراقب حرکات و سکناتش است و....
برخي از اهداف چاپ اين کتاب
شناخت اينکه چه حقي را بايد از خداوند طلب کرد؟
بررسي جايگاه گرفتن ادب در گرفتن حق
شناخت طلب, به عنوان حقيقتي شيرين اما سخت
ادراک رمز طلب صحيح
کيفيت برداشتن قدمهاي صحيح در مسير طلب
ادراک موانع صدق طلب
تبيين چگونگي رسيدن از آرزو به طلب
ادراکِ ضرورتِ وصلِ طالب به انوار اولياءالله