اين کتاب از چه سخن ميگويد؟
تمام هستي، راه عشق را ميپويد و در اين ميان، انسان فطرتاً در جستجوي زيبايي و کمال محض است؛ و در تکاپوست تا به نيازهاي وجودي خود پاسخ دهد؛ پاسخي که او را به غايت وجودياش يعني قرب الهي نزديک کند. به اين منظور, پروردگار، قوا و اسباب و عللي در درون، و ابزار و عللي در بيرون قرار داده است، تا انسان بتواند به وسيلهي آنها، حدود و حجابهايي را که در سير نزول گرفته است, کنار زند و به سوي معشوق خويش حرکت کند.
از جملهي اين ابزارهاي دروني، قوّهي واهمه و عاقله است. حال اگر حالات انفعالي نفس ناطقهي انساني (مانند خنده و گريه)، بر اساس وهم انجام گيرد, او قادر نخواهد بود مسير صحيح خود را که همانا مسير عقلاني است، بپيمايد و در نتيجه، اثري در حرکت انسانياش نخواهد داشت. اينجاست که خداوند با ارسال رسل و انزال کتب، به ترسيم مسير صحيح عقلاني براي حرکت انساني و رهايي از هياهوي ماده و طبيعت و رسيدن به عالم عقل و عشق پرداخته است. بنابراين سالکي که قصد دارد به سوي خدا حرکت کند, اگر بدون ربوبيت امام اين مسير را طي کند, باخته است!
در اين کتاب ميخوانيم...
در روايات آمده است که هر کس بر حسينبنعلي ع يک قطره اشک بريزد, گناهانش آمرزيده ميشود؛ ولي ما بدون اينکه در جستجوي تأثيرات اين گريستن در زواياي زندگي خود باشيم, آثار گريه يعني بخشيده شدن گناهان را به خود نسبت داده, دل خوش ميداريم و حرکتي نميکنيم! در حالي که عمل صوري (گريهي صوري)، ملاکِ شدن نيست؛ بلکه وجود بايد دگرگون شود. به اين معني که ماهيت در وجود، قلب گردد؛ مانند حل شدن و قلب شکر در آب و آب در شکر, در برابر حرارت...
اما کجاست اين تقليبها در ما؟! چرا اين همه گريه, با آثار خاص خود, پردهي غيبت امام را رقيق نکرده است؟ چرا اشکهاي ما، دوري از گناهان را برايمان به دنبال نداشته است و چرا روح ما در اثر اين گريهها، به لطافت کشيده نشده است؟
برخي از اهداف چاپ اين کتاب
ادراک حقيقت گريه بر حسين
دانستن منشأ گريه و خنده
کيفيت گريه صادق و کاذب (وهمي)
تبيين کارکرد وهم
شناخت چگونگي حاکميت عقل بر قوا
ادراک نقش امام در تربيت عواطف
پي بردن به جايگاه عواطف در وجود, در بعد فردي و اجتماعي
معرفت به زيارت و اثر حب حسين
ادراک حقيقت صراط مستقيم
معرفت به نقش امام حسين در جهتگيري عواطف و هدايت بشر