جهاد در جبهۀ جنگ نرم

جهاد در جبهۀ جنگ نرم

در ادامۀ بحث آخرالزمان و شدت ظلم (جلسۀ 18، 18 رمضان 1443) به تبیین موضوع جهاد در جبهۀ جنگ نرم می‌پردازیم.

در جلسات گذشته کیفیت ارتباط انسان و طبیعت را در عالم حاکمیت ظلم بررسی نمودیم و در این سیر، مراتب تکنولوژی را بیان کردیم.

تکنولوژی از محتوای معنوی خالی و وابسته به قدرت تسلط جهانی است. تکنولوژی در سیر رو به رشد خودش رسید به جنگ نرم، یعنی اطلاعات تام فضای مجازی و گره‌زدن انسان با اطلاعاتی که میل انسان را با طلب‌های متنوع شکل می‌دهد. جنگ نرم دریچۀ ورود بشر بر انس با اعتباریات و محرومیت از حقایق است. اصل جنگ نرم از طریق جاذبه، اقناع و تنوع انجام می‌گیرد. عالم بی‌چارچوب جنگ نرم تلاش می‌کند با بهره‌گیری از جاذبه‌های تمدن مادی به کم‌رنگ کردن عقاید بپردازد. و در این سیر اهداف شوم خود را بدون ظاهر جنگ تسلیحاتی انجام دهد.

در این جنگ، زر و زور و تزویر با هم به‌کار گرفته می‌شود. در تاریخ ظالمان گذشته می‌بینیم که مطابق با مخاطبانشان می‌سنجیدند که از هریک از این سه حربه چگونه استفاده نمایند؛ ولی در جنگ نرم از هر سه حربه استفاده می‌شود.

جنگ نرم مبتنی بر بهره‌گیری از اینترنت است. فضای مجازی محیط اصلی و ابزار حقیقی جنگ نرم است. می‌تواند بسترهای لازم جهت سوار شدن بر احساسات مردم را خلق نماید و در هر محیطی به تناسب خودشان بسترهای لازم را چنان آماده می‌کند که بر کل احساسات در مسیر اهداف خودش تأثیر می‌گذارد.

تمام جهانی که غرب می‌خواهد اسیر خودش نماید، جهانی است که جز تقلید کاری نمی‌کند. این فضای مجازی است که دست تمام خواص و عوام است. وظیفۀ ما در این زمان تحت عنوان محبان و منتظران آخرزمانی مبارزه و جهاد با جنگ نرم غرب در عالم مجاز است. چه در خط مقدم جبهه، چه در پشت جبهه!

بعضی‌هایمان علی‌رغم همۀ علامت‌های خطری که از بزرگان و از رهبرمان زده می‌شود، اصلاً وارد این جنگ نشدیم. باید به عنوان مبارز و مجاهد وارد این فضا شویم. متأسفانه درصد زیادی از ما اطلاعاتی را که آن‌ها خواسته‌اند دنبال می‌کنیم. درحالی‌که در بدترین شکل جنگ هستیم که هیچ کس از آن در امان نیست. فقط یک دلیل برای ورود به این فضا داریم و آن داشتن قدرت مبارزه است که اگر این قدرت را نداریم نباید وارد شویم.

مشکل ما این است که بدون اینکه بدانیم یک مطلب از چه منبع و مصدری و به چه نیتی صادر شده، آن را باز می‌کنیم و می‌خوانیم و نمی‌دانیم که چه سمی درون این مطلب هست و چه باور و اعتقادی را هدف گرفته و چه ارزشی را زیر سؤال می‌برد. تا وقتی که ندانیم این مطلبی که می‌خواهیم مطالعه کنیم در فضای مجازی از چه مصدری هست، که آیا مطلب ارزشی است یا ضدارزش، نباید آن را بخوانیم. این یک خیال واهی است که وارد این فضا شویم و بگوییم ما تأثیر نمی‌گیریم! بارها دیده‌ایم که قبل از آنکه بدانیم یک متن به‌ظاهر خنده‌دار، چه هدفی را دنبال می‌کند، از آن تأثیر پذیرفته و خندیدیم.

بزرگان به ما می‌گویند زمانی که صرف چرخیدن در شبکه‌های اجتماعی می‌کنید، صرف خواندن قرآن کنید زیرا می‌دانید از چه مصدری صادر شده و حتی اثر عارضی آن هم نورانی است، درحالی‌که فضای مجازی اثر عارضی‌اش هم تاریکی و ظلمت است. مگر آنکه بلافاصله که مطلبی را خواندید و با شبهه‌ای مواجه شدید توان جواب دادن به آن را داشته باشید و این کار را انجام دهید.

یکی از مهم‌ترین اهداف نظام سلطه و جنگ نرم آن، بعد از انقلاب و خصوصاً بعد از جنگ، نظام جمهوری اسلامی ایران است و متأسفانه یکی از غافل‌ترین جوامع درمقابل این جنگ هم جامعۀ ایران است. پس وظیفۀ تک‌تک ما این است که وارد هیچ شبکه‌ای نشویم مگر به نیت جنگ و جهاد! شبکه‌هایی وجود دارد که بیانات زیبای عرفانی و مجاهده با نفس را معرفی می‌کند ولی وقتی مصدر آن‌ها را نمی‌شناسیم، برای ما سم است. درصد شبکه‌هایی که مصادر آن‌ها شناخته شده است، خیلی کم است!

لذا فرهنگ غرب می‌کوشد با به‌کارگیری ظرفیت شبکه‌های اجتماعی برای دسترسی بی‌قیدوبند کاربران ایرانی اهداف خودش را در حاکمیت بر عواطف و احساسات ملت ایران محقق نماید. این فضای مجازی همان جنگ فرعون زمان است. امروز وظیفۀ ما در جنگ نرم به‌کارگیری همۀ توان برای مقابله با دشمن است: "وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ"[1]، قدرت مقابله در این جنگ فقط آگاهی است که بتوان در فضای مجازی در خط مقدم بود و کشت و کشته شد!

جا دارد از خود بپرسیم چقدر متوجه جنگ نرم هستیم و برای آن آماده شدیم؟ ما زنان که در این فضا هستیم، چقدر شبکه ایجاد کردیم؟ چقدر پشت این جبهه و خط مقدم آن ایستادیم و کمک کردیم؟ درحالی‌که تمام زوایای زندگی ما امروز در معرض جنگ نرم است، خواص و عوام! سلاح این جبهه تفقه و عمیق‌اندیشی است و تنها با داشتن این سلاح است که مجاز به ورود به جنگ هستیم. در این فضا هرچه مطالب زیبا و خوب هم باشد از آنجایی که مصدر آن‌ها را نمی‌دانیم، اگر مجهز به سلاح تفقه و آگاهی نباشیم دچار شبهه و نفاق می‌شویم. پس باید دقیقاً ارزش‌ها را بشناسیم تا بتوانیم مقابله کنیم.

در این فضا همه‌چیز از طریق رایانه‌ها منتقل می‌شود. اعتبارات ادراکات اعتباری به انسان می‌دهد، ادراکات اعتباری اراده را ایجاد می‌کند و فعل را می‌سازد، فعل هم فرهنگ جامعه را می‌سازد. الآن تمام ارتباط ما با طبیعت و اشیا از طریق اینترنت و بدون نگرش به مصدر اطلاعات است. امتداد فضای زندگی ما در بستر دیجیتال است.

فضای مجازی به لحاظ روحیات هر جامعه‌ای از طریق دشمن تنظیم و فرستاده می‌شود! روحیات امروز ما را ظواهر زندگی نشان نمی‌دهد. بلکه درصد بودن ما در فضای مجازی و رفع نیازهایمان از این طریق و رضایت بر آن است که روحیۀ ما را نشان می‌دهد! وقتی با افتخار همۀ امور زندگی‌مان را از خرید و صلۀ رحم و گرفتن اطلاعات و... همه را از این طریق انجام می‌دهیم، روحیه‌مان مشخص می‌شود.

حکمرانی اینترنت همۀ مسائل اقتصادی، سیاسی،  اجتماعی، حقوقی را در بر می‌گیرد و مهم‌ترین ویژگی مختص جدید این سلطه آن است که هرکس با هر هویتی می‌تواند وارد شود و صدها هویت برای خودش بسازد. کنترل‌ناپذیری تعاملات و تغییر ماهیت بسیاری از واژه‌های ارزشی؛ جنگ، پیروزی، دین، مذهب و... ویژگی دیگر این فضاست. امروز دشمن نیازی نمی‌بیند از طریق خشونت ظاهری وارد شود، بلکه از طریق واژه‌ها و اطلاعات و برنامه‌ریزی‌ها و ایجاد ارتباطات اقتصادی دیجیتالی و...، وارد می‌شود.

تهدیدهای جنگ نرم:

1. قدرت شبکه‌ای. شبکه‌های اجتماعی از طریق نشر فرهنگی که دشمن خواسته، ایجاد شک و تردیده در باورهای مردم می‌نمایند.

2. جنگ اطلاعاتی و جهانی شدن. امروز مفهوم جدید شبکه‌های اینترنت تحت عنوان فضامکان مطرح است که انحنا و فرورفتن در عالم اعتبارات تحت عنوان اخلاد در زمین و سنگین شدن در زمین را[2] با خود می‌آورد.

3. برخورد تمدن‌ها. این فضا عامل تقابل تمدن‌هاست. و مهم‌ترین و سازمان یافته‌ترین این برخوردها نفوذ غرب به جوامع اسلامی خصوصاً جامعۀ ایران است. از طریق تبلیغ ارزش‌های غربی به‌عنوان ارزش‌های جهان‌شمول.

4. امپریالیسم فرهنگی. مقاصد سیاسی و اقتصادی را خارج از مرزهای خودش به ملل اقوام و سرزمین‌ها تحمیل می‌کند. با جهانی‌شدن فضای مجازی خطر امپریالیسم فرهنگی وجود دارد.

سلطۀ غرب بر روابط اقتصادی هم از این طریق بر ما اعمال می‌شود. از طریق اینترنت کسب اطلاعات می‌کنند.

امشب که شب قدر است، امام(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) دیگر به ظاهر زندگی‌های ما نگاه نمی‌کند؛ چون می‌داند دشمن مدت‌هاست روحیات، احساسات، عواطف ما را مورد توجه قرار داده و امام‌زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) هم به قلب‌های ما نگاه می‌کند. امشب قلب‌های ماست که در کیفیت حضورمان در این جنگ نرم به حضرت عرضه می‌شود.

نگوییم ما مطلوبمان خود حضرت است؛ هر مطلوبی در عالم خارج، عینیتی ظهور می‌دهد. اگر خدا مطلوبش ذات خودش است، این مطلوب مساوی شد با فعل الهی و ظهور. امکان ندارد ما درونمان میل و مطلوبی باشد و در عالم عینی بروز و ظهور نداشته باشد. پس اگر مطلوب جان ما امام‌زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) است؛ ظهورش در بیرون چیست؟! یعنی ارتباطات ما با طبیعت با چه چیزی برقرار می‌شود؟

کافی است یک روز گوشی همراه خود را کنار بگذاریم و ببینیم روحیۀ ما چیست؟ مثل کسی هستیم که چیزی گم کرده است! مگر اینکه بخواهیم در جنگ نرم حضور داشته باشیم و به این خاطر داشتن گوشی را برای خود لازم بدانیم. اگر امام‌زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) از ما بپرسد «الآن کجای جبهۀ جنگ نرم در حال جنگ هستی؟» چه جوابی داریم؟ دشمن هیچ وقت از جنگ دست برنمی‌دارد، و تا دشمن هست، جنگ تمام نمی‌شود؛ همان‌طور که جنگ با نفس همیشه هست، جنگ با دشمن بیرونی هم تمام‌شدنی نیست. مهم این است که ببینیم «کجای این جنگ قرار داریم؟»

نمونه‌هایی از جنگ نرم در ایران: جنجال‌سازی، فضاسازی رسانه‌ای از طریق وبلاگ‌ها، ایجاد و گسترش تنش‌های اجتماعی متراکم و گسترده، تضعیف سرمایه‌های اجتماعی، توان‌مندسازی جنبش‌های سیاسی، تحریف و جعل مفاهیم فرهنگی و تمدنی، تغییرات سیاسی در نگرش نمایندگان مجلس، دولت‌مردان و...، اگرچه در ایران نتوانسته تغییر سیاست بدهد، ولی در تغییر روحیات و انگیزه‌ها موفق بوده است، که اگر بیدار نشویم به تغییرات دیگر هم می‌انجامد.

در دنیا به این فضا جنگ نمی‌گویند، بلکه به این روند مدرنیته می‌گویند. در عربستان، ترکیه و ممالک اسلامی دیگر، این را به‌عنوان مدرنیته پذیرفته‌اند. محور اصلی جنگ نرم فرهنگ مدرنیته است.

مدرنیته در زبان فارسی معادل تجدد است. تجددی که ما در فرهنگ دینی و فطری‌مان جز یک مجدِّد برای آن نمی‌شناسیم که تجدید فرایض و سنن می‌نماید.[3]

امروز کل زندگی مذهبی و غیرمذهبی ما نیاز به نوشدن دارد. براساس فطرتمان هرروز انتظار نوشدن و زنده‌تر شدن در سنت‌های دینی‌مان را داریم، در نمازمان انتظار زنده‌تر شدن داریم، در دریافت‌های دینی انتظار عمیق‌تر شدن داریم و...، ولی برعکس هرچه جلوتر می‌رویم اعتقادمان سُست‌تر و کم‌رنگ‌تر می‌شود!

امام‌زمان‌(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) به ما می‌گوید «من نمونۀ عینی خودم را به شما دادم که ببینم با او چه می‌کنید!» نمونه‌ای از نوسازی خودش را تحت‌عنوان انقلاب اسلامی فرستاد که ببیند چقدر از او استقبال می‌شود. اگر ملت ایران در این چهل سال پختگی خودش را نشان ندهند، وای بر آنان! شیطان پیشانی‌شان را می‌بوسد!

مدرنیته یعنی انتخاب آن که جدید است. امام می‌آید که سنت را نو کند، آن را که اصیل و قدیم است، برگرداند. امام اصالت را برمی‌گرداند، درحالی‌که فرهنگ غرب اعتبار را تنوع می‌دهد و مدرنیته برگشت به اصالت نیست.

 


[1]- سورۀ انفال، آیۀ 60 : هر نیرویی در توان دارید، برای مقابله با آن‌ها [= دشمنان‌]، آماده سازید!

[2]- اشاره به سورۀ توبه، آیۀ 38 : "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ"؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! چرا هنگامی که به شما گفته می‌شود: «به سوی جهاد در راه خدا حرکت کنید!» بر زمین سنگینی می‌کنید (و سستی به خرج می‌دهید)؟! آیا به زندگی دنیا به جای آخرت راضی شده‌اید؟! با اینکه متاع زندگی دنیا، در برابر آخرت، جز اندکی نیست!

[3]- اشاره به فرازی از دعای ندبه : "أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِيدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ"

 



نظرات کاربران

//