
یکدل در تمام آثار
خلاصه جلسه هفتم «رؤیت حق» 18 ذیالقعده 1435
همان گونه که گفتیم، رؤیت حقتعالی در ناسوت، امری ممکن و بلکه لازم است. ادعیه و روایات نیز شواهد بسیاری بر این امر دارند. امام خمینی(قدّسسرّه) پس از ذکر برخی از این موارد، میفرمایند:
«این مشاهدهی حضوری فنایی، منافات با برهان بر عدم اكتناه و احاطه و اخبار و آیات منزّه ندارد، بلكه مؤیّد و مؤكّد آنهاست... آیا فرمایش حضرت امیر(علیهالسلام) را كه مىفرماید: "فَهَبْنِی یا إِلَهِی وَ سَیّدِی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ، فَكَیفَ أصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ" و آن سوز و گدازهاى اولیاء را مىتوان حمل كرد به حور و قصور؟!... هیهات! كه این، حرفى است بس ناهنجار و حملى است بسیار ناپسند... افسوس كه ما بیچارههاى گرفتار حجاب ظلمانى طبیعت و بستههاى زنجیرهاى آمال و امانى، جز مطعومات و مشروبات و منكوحات و امثال اینها چیزى نمىفهمیم و اگر صاحبنظرى یا صاحبدلى بخواهد پرده از این حجب بردارد، جز حمل بر غلط و خطا نكنیم!»[1]
حقیقت، این است که آن حضرات(علیهمالسلام) در رؤیت تامّ بودند و یک لحظه عدم رؤیت و حضور برایشان "كَیفَ أصْبِر" بود. ولی ما رؤیت دائم که هیچ؛ در نماز هم حضور نداریم و این فراق را به راحتی تحمل میکنیم! آن قدر جلوه را جلوه دیدهایم، که یادمان رفته متجلّی را ببینیم. دست محبوب را گرفتهایم و چنان مشغولش شدهایم، که اصلاً سر بلند نکردهایم تا خودش را ببینیم. در حالی که آنچه پیوسته فیض دارد، رؤیت خودش است.
اما راستی مگر جلوات این دنیا، ظهورات حق نیستند؟ پس چرا امام(قدّسسرّه) آنها را حجاب دانستهاند؟
جلوات مثل عبایی است که محبوب بر خود انداخته؛ بد نیست، اما خودش نیست. مقتضی ظهور حق، این است که مراتب ظهورات لطیف و غلیظ را داشته باشد. اصلاً با همینها باید عاشق او شویم. اما اینها، حق را در پس خود مخفی میکنند. او در ورای تمام حجب، بیحجاب ظاهر است؛ ما محجوبیم. باید حجابها را برداریم، تا ببینیم. نه اینکه جلوات را نفی کنیم؛ بلکه با نظر عمیق به آنها بنگریم، تا حق را از ورایشان ببینیم.
امام خمینی(قدّسسرّه) ادامه میدهند: «البته با این خودبینى و خودخواهى و خودپرستى، باید هم از تجلیات حقتعالى و جمال و جلال او چیزى نفهمیم؛ بلكه كلمات اولیاء و اهل معرفت را تكذیب كنیم. اگر در ظاهر نیز تكذیب نكنیم، در قلوب، تكذیب آنها نماییم؛ و اگر راهى براى تكذیب نداشته باشیم، مثل آنكه قائل به پیغمبر یا ائمهی معصومین(علیهمالسلام) باشیم، باب تأویل و توجیه را مفتوح مىكنیم و بالجمله، سدّ باب معرفت الله مىنماییم. "ما رَأیتُ شَیئاً إلاّ وَ رَأیتُ اللهَ مَعَهُ و قَبلَهُ و فِیه" را حمل بر رؤیت آثار مىكنیم!»[2]
در حالی که رؤیت آثار، جز حجاب نیست. به لسان مبارک امام حسین(علیهالسلام) در دعای بسیار زیبای عرفه:
"إِلَهِی تَرَدُّدِی فِی الآثَارِ، یوجِبُ بُعْدَ الْمَزَارِ."
پروردگارا، تردّد من در آثار، سبب دوری از زیارت میشود.
آیا جز این است؟ ما از بس چشممان کثرت دیده، قلبمان هم دچار کثرت شده و اصلاً به فکر قرب و وصال حق نیستیم! و به فرمایش امام(قدّسسرّه): «چون مرد این میدان نیستیم و جز حظّ حیوانى و جسمانى چیز دیگر نمىفهمیم، همهی معارف را منكر مىشویم.»[3]
چه کنیم؟ به قول شاعر، خنجری بسازیم و دیده را کور کنیم تا دل آزاد شود؟ هرگز! اتفاقاً باید چشممان را باز کنیم و ببینیم؛ چگونه؟ «دیدهای خواهم سبب سوراخکن، تا حجب را برکَند از بیخ و بن». با چنین نظری، هزار دیدنی میبینیم و در هزار میدان تضاد واقع میشویم، اما فقط یکی در دلمان مینشیند؛ چون محو اوییم.
بیایید دلهای خود را تماشا کنیم! یکی در آن است یا هزار؟ جلال و جمال، همه آثار و جلوات اوست؛ این آثار و جلوات در دلمان است یا او؟
امروز ما نمیتوانیم از جلوات دنیا فرار کنیم؛ آن هم در دنیای نو به نوی اومانیسم. باید دنیا را به مقتضیات زمان داشته باشیم؛ چون اگر هم بخواهیم، نمیتوانیم مثل گذشته زندگی کنیم. اما برای اینکه اسیر نشویم، باید دیدهی حقبین پیدا کنیم. این است که در بررسی سبک زندگی صحیح، به بحث رؤیت میرسیم. زندگی درست، ترک دنیا نیست؛ که اگر هم ترک کنیم، دلمان رها نمیشود. حتی اگر جلوات ناسوتی را هم نادیده بگیریم، تجلیات تکوینی جلال و جمال حق را چه کنیم؟ آنها را که نمیتوانیم از نظام هستی حذف کنیم!
تنها راه، این است که در تمام جلوات، به رؤیت برسیم و واحد را ببینیم. آن وقت همهی جلوات هستند و با آنها زندگی میکنیم؛ اما اسیرشان نمیشویم و دلمان فقط در گرو واحد است. راه رسیدن به اینجا نیز معرفت است.
برای همین هم دشمن هیچ گاه با نماز و روزهی ما کار ندارد و با همهی توان، به جان معرفتمان میافتد. امروز میبینیم تمام حربههای هنری، سینمایی، علمی و... را به کار گرفته تا فرهنگ باطل خود را نهادینه کند. ما چقدر نقشههای دشمن را میشناسیم؟ چقدر از توان مالی، فکری، جسمی و وقتمان را میگذاریم تا کار فرهنگی میکنیم؟
یادمان نرود که خداوند میفرماید: "وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ..."؛ هرچه در توان دارید، علیه آنها آماده کنید.
[1]- شرح چهل حدیث، صص454-455.
[2]- شرح چهل حدیث، ص455.
[3]- شرح چهل حدیث، صص455-456.
نظرات کاربران