
پس بدیها چه؟
خلاصه جلسه پنجم «رویت حق »15 ذیالقعده 1435
به اینجا رسیدیم که باید خدا را در همه چیز ببینیم و اصلاً وقتی تمام هستی ظهور حقّ است، جز خدا دیدنی نیست. شاید بپرسید: پس بدیها چه میشود؟ ما که نمیتوانیم آنها را از خدا ببینیم!
در پاسخ میگوییم: آنچه وجود دارد، حقّ است و جمیل؛ و هر موجودی زیباست، چون وجودش ظهور حقّ است. پس وجود هیچ کس "بد" نیست. اما برخی این وجود جمیل را ورای صورت ظاهر پنهان میکنند و این گونه، زشتی و "بدی" ظهور مییابد. بنابراین ما از "بدی" گریزانیم و آن را از حق نمیبینیم؛ اما به خاطر آن از وجود کسی ناراحت نمیشویم. امر به معروف و نهی از منکر نیز به همین دلیل است که معنا پیدا میکند؛ وگرنه آنکه ذاتاً بد باشد، خوبشدنی نیست. مثل اینکه آب، هرگز خشک نمیشود و نمک هرگز شیرین نمیگردد.
در ادامهی بحث، به آیاتی اشاره میکنیم که نشان میدهد "نظر" فقط دیدن قلبی نیست، بلکه نگاه چشم سر است.
در آیهی زیر، "نظر" به دیدن رنگ که امری مادی است، تعلق گرفته است:
"قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّک یُبَیّنْ لَنا ما لَوْنُها قالَ إِنَّهُ یقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرینَ."[1]
گفتند: از پروردگارت بخواه تا بر ما روشن کند که رنگش چیست؟ گفت: همانا او میفرماید: آن، مادهگاوی است زردِ یکدست و خالص، که رنگش ناظران را شاد میکند.
خداوند در آیهی دیگر میفرماید:
"وَ نَزَعَ یَدَهُ فَإِذا هِی بَیضاءُ لِلنَّاظِرینَ."[2]
دست حضرت موسی(علینبیّناوآلهوعلیهالسلام) جسم و ماده است و اهل "نظر" هستند که آن را درخشان میبینند. لذا میتوانند از این دست، به نور هدایت و رؤیت حق برسند.
"وَ هُوَ الَّذی أنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأخْرَجْنا بِهِ نَباتَ كُلِّ شَیءٍ فَأخْرَجْنا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبّاً مُتَراكِباً وَ مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِها قِنْوانٌ دانِیَةٌ وَ جَنَّاتٍ مِنْ أعْنابٍ وَ الزَّیتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُشْتَبِهاً وَ غَیرَ مُتَشابِهٍ انْظُرُوا إِلى ثَمَرِهِ إِذا أثْمَرَ وَ یَنْعِهِ إِنَّ فی ذلِكُمْ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ."[3]
خداوند در این آیه، نزول باران از آسمان را که منجر به رویش گیاهان و پدید آمدن انواع محصولات کشاورزی میشود، به خود نسبت میدهد و از ما میخواهد به "نظر" تعمّق در ثمرات بنگریم و در پسِ آنها حق را ببینیم. زیرا همه چیز برای ما خلق شده و ما برای خدا خلق شدهایم؛ پس استفاده از تمام نعمات الهی باید ما را به رؤیت خدا برساند. ولی متأسفانه ما فقط اعتقاد داریم که اینها همه، آفریدهی خدا هستند؛ اما در پسِ آنها آفریننده را نمیبینیم!
البته نه فقط در زمین، بلکه اگر سری به آسمان بلند کنیم، خدا را در پدیدههای سماوی هم میبینیم:
"وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِی السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَیّنَّاها لِلنَّاظِرینَ."[4]
و به یقین، برجهاییدر آسمان قرار دادیم و آن را برایناظران آراستیم.
در دو آیهی زیر، خداوند از گروهی سخن به میان میآورد که نظر میکنند، اما نمیبینند؛ چون نظرشان سطحی و بدون تأمل است:
"وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدٰى لایَسْمَعُوا وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیكَ وَ هُمْ لایُبْصِرُونَ."[5]
و اگر آنها را به هدایت فراخوانید، نمیشنوند؛ و آنها را میبینی كه به سوی تو نظر میکنند، اما نمیبینند.
"وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْظُرُ إِلَیكَ أفَأنْتَ تَهْدِی الْعُمْیَ وَ لَوْ كانُوا لایُبْصِرُونَ."[6]
و از آنان كسی است كه به سوی تو نظر میکند؛ پس آیا تو کوران را -هرچند نبینند- هدایت میکنی؟!
کسی که نظر سطحی دارد، هدایت نمیشود و نمیتواند از دیدن پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) نور بگیرد و عروج پیدا کند. کسی هم که هدایت نشود، به رویت و لقاء نمیرسد. ممکن است در نهایت وارد بهشت شود؛ اما وجود انسان، برای عوالمی برتر از بهشت آفریده شده که همان عالم لقاء و قرب حقتعالی است.
بسیاری از صحابهی پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) بودند که ایشان را میدیدند؛ اما به وجه برتریاش پی نبرده بودند و او را نامهرسانی از سوی خدا میدانستند که مثل خودشان است! میگفتند: "او نماز میخواند و روزه میگیرد، ما هم چنین میکنیم"! به همین دلیل پس از رحلت پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) به فکر غصب خلافت افتادند.
اما امیرالمؤمنین(علیهالسلام) که با نظر تعمّق به پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) مینگریست، وجودش را به وجود ایشان نزدیک کرده بود؛ تا جایی که میدید آنچه را که او میبیند و میشنید آنچه را که او میشنود.
در سورهی واقعه، به آیات تکاندهندهای برمیخوریم که از اوج حضور خداوند در لحظات سخت جان کندن انسان میگوید:
"فَلَوْلا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ * وَ أنْتُمْ حینَئِذٍ تَنْظُرُونَ * وَ نَحْنُ أقْرَبُ إِلَیهِ مِنْكُمْ وَ لكِنْ لاتُبْصِرُونَ."[7]
پس چرا آن گاه که جان به گلوگاه رسد؛ و شما در آن هنگام ناظرید؛ و ما از شما به او نزدیکتریم، ولی نمیبینید.
در اینجا هم کسانی که نظر سطحی دارند، محتضر را میبینند و خدا را که از همه به او نزدیکتر است، نمیبینند! اما اهل نظر که چشم به رؤیت حق گشودهاند، آنی و لحظهای از حضور آن همیشهحاضر، غافل نمیشوند و در خلوت و جلوت، چشم به رخسار یگانهمحبوب خود دوختهاند.
این، استعدادی است که همهی ما داریم و امید است بتوانیم آن را به فعلیت برسانیم؛ إنشاءالله.
[1]- سوره بقره، آیه 69.
[2]- سوره اعراف، آیه 108 : و دست خود را بیرون آورد؛ پس ناگهان برای ناظران، سپید بود.
[3]- سوره انعام، آیه 99 : و اوست كه از آسمان، آبی فرستاد؛ پس با آن، هر گیاهی رویاندیم و از آن، سبزی برآوردیم كه از آن، دانههای متراكمی خارج میکنیم. و از شكوفهی درخت خرما، خوشههایی است نزدیك به هم. و نیز باغهایی از انگور و زیتون و انار -همانند و غیر همانند- خارج نمودیم. به میوهی آن چون ثمر دهد و به رسیدنش نظر کنید. همانا در اینها برای مردمی كه ایمان میآورند، نشانههاست.
[4]- سوره حجر، آیه 16.
[5]- سوره اعراف، آیه 198.
[6]- سوره یونس، آیه 43.
[7]- سوره واقعه، آیات 83 تا 85.
نظرات کاربران