رحمت واسعه

رحمت واسعه

 

  در ادامهٔ بحث «انس با قرآن» (جلسۀ هفتاد و هفتم، 19 محرم 1435) به تبیین موضوع «رحمت واسعه» می‌پردازیم.

از جلوات رحمت، رحمت واسعه‌ی الهی است که صرف‌نظر از تعیّنات، در تکوین و تشریع و در تمام هستی، سریان و جریان دارد. رحمت واسعه، مثل باران است که به همه جا می‌بارد، هم به دریا، هم زمین و هم ظرف‌های کوچک.

در واقع خداوند، فیض رحمتش را بی‌حد و مطلق، جاری کرده؛ اما هر موجود، به قدر ظرف خود خواسته و گرفته است. مثلاً سیب، به اندازه‌ی سیب شدن از وجود خواسته و خدا بی‌دریغ، ظرف او را پر کرده؛ او نیز در رتبه‌ی خود، مظهر خدا در این اسم شده و در این مظهریت، هرگز تغییر نمی‌کند.

اما در این بین، آدمی همه‌ی رحمت الهی را طالب شد و خواست تا تعین تمام رحمت خدا باشد. خدا نیز باران رحمتش را بی‌دریغ، بر او نازل کرد و او را جامع تمام مراتب نباتی، حیوانی، بشری و مَلکی قرار داد؛ اما به او گوشزد کرد که چون جامع را خواسته است، باید با اختیار و انتخاب خود، از تک‌تک این مراتب بگذرد و جامعیت وجود را ظهور دهد. البته از آنجا که مسیر ظهور جامعیت، سخت و دشوار بود، خداوند، رحمتی مضاعف برای انسان، جاری کرد و مسیر شریعت را نیز گشود.

به بیان دیگر می‌توان گفت رحمت واسعه‌ی الهی، مطلق و بی‌تعیّن است؛ اما همین مطلق در ربوبیت، به دو قسم رحمت رحمانی و رحمت رحیمی، تقسیم می‌شود. رحمت رحمانی، از آن لحاظ است که هر کس به قدر ظرف خود، از رحمت واسعه‌ی الهی بهره‌مند می‌شود؛ و رحمت رحیمی نیز در موضوع تربیت است. اینجاست که رحمت، یکسان به همه نمی‌رسد، بلکه به میزان مظهریتِ هر کس برمی‌گردد؛ هر که بیشتر مظهر شده، ‌از می این رحمت خاص، بیشتر می‌نوشد و آن کس که کمتر مظهر شده، کمتر.

پس رحمت از آن سو، بی هیچ بخل و امساکی می‌رسد. اما از این سو، هر کس به میزان قابلیت و ظرفیت خود، برخوردار می‌شود. اگر آنچه را که گرفته، در تعین خود، ظهور دهد، متخلّق به اسم رحمت و مظهر آن می‌شود و در مظهریت ولایت، تسلّط بر تکوین و تشریع پیدا می‌کند؛ و اگر از جلوات این رحمت، بی‌‌بهره بماند، از مظهریت این اسم، خارج و دچار شقاوت می‌شود.

البته باید تجلیات رحمت خدا را بشناسیم؛ وگرنه ممکن است در مصادیق، دچار شبهه شویم. به عنوان مثال باید بدانیم اگر امام حسین(علیه‌السلام) با آن مقام و رتبه، آن گونه به شهادت رسید، نه به این دلیل بود که رحمت خدا شامل حالش نشد؛ بلکه به این خاطر بود که او از می رحمت الهی، مست بود و با تمام وجودش، مظهر آن زیبای نامحدود شده بود؛ لذا می‌خواست به اختیار خود، همه چیزش را به پای او بریزد.

پس گریه‌ی ما بر امام حسین(علیه‌السلام)، گریه بر مظلومیت رحمت است! گریه بر آن اختیاری است که در مسیر خلاف رحمت، حرکت کرد و در مقابل امام ایستاد؛ که اگر زشتیِ آن انتخاب‌های محدود و سوء را ادراک کنیم و بگرییم، چنین اشکی، ما را پاک و از زشتی، جدا می‌کند و به ما می‌فهماند که الله، جمال مطلقِ هستی است و سزاوار است هر آنچه را که داریم، به پایش بریزیم.

قرآن کریم، ظهور رحمت الهی را در آیات متعددی بیان کرده است؛ از جمله:

"فَإنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ رَبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ واسِعَةٍ وَ لایُرَدُّ بَأسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمینَ."[1]

پس اگر تو را تكذیب كردند، بگو: پروردگارتان، صاحب رحمت واسعه است؛ و مجازات او از مجرمان، دفع نمی‌شود.

کسی که با اختیار خود در ظلّ رحمت الهی قرار گرفت، با تکذیب و تصدیق کسی، دچار شرّ نمی‌شود. در واقع حتی در متن ظلم و کفر هم اگر انسان، رحمت الهی را بیابد و مظهر اسم رحمت شود، از تأثیرات ظلمت، در امان می‌ماند؛ چنان‌که موسی(علی‌نبیّناوآله‌وعلیه‌السلام) در کاخ فرعون، موسی شد.

اما چطور مظهر رحمت شویم؟ می‌توانیم از آیات قرآن، تمریناتی برای تخلّق به رحمت، پیدا کنیم؛ به عنوان مثال:

-     یکی کردن دل‌‌ها با هم: "وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أوْلِیاءُ بَعْضٍ یأمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ یطیعُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ اُولئِكَ سَیَرْحَمُهُمُ اللهُ إنَّ اللهَ عَزیزٌ حَكیمٌ."[2]

مردان و زنان باایمان، ولیّ یكدیگرند؛ امر به معروف و نهی از منكر می‏كنند، نماز برپا می‏دارند، زكات می‏پردازند و خدا و رسولش را اطاعت می‏كنند؛ به زودی خداوند، آنان را مورد رحمت خویش قرار می‏دهد؛ همانا خداوند، عزیز و حكیم است.

مؤمنان، عضو یک پیکره هستند و بر یکدیگر ولایت دارند؛ جایگاه ولایت هم، دل است. پس باید دل‌هایشان با هم صاف و یک‌رنگ شود؛ عیب و نقص یکدیگر را عیب و نقص خود ببینند و برای رفع و اصلاح آن بکوشند.

-          انس با قرآن: "وَ هذا كِتابٌ أنْزَلْناهُ مُبارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَ اتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ."[3]

و این، كتابی است پربركت، كه آن را نازل كردیم؛ پس، از آن پیروی كنید و تقوا پیشه نمایید، باشد كه مورد رحمت قرار گیرید.

-          سکوت دل از مشغولیات و تعلقات: "وَ إذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ."[4]

و هنگامی كه قرآن خوانده می‌شود، گوش فرا دهید و خاموش باشید؛ باشد که مشمول رحمت شوید.

 

[1]- سوره انعام، آیه 147.

[2]- سوره توبه، آیه 71.

[3]- سوره انعام، آیه 155.

[4]- سوره اعراف، آیه 204.

 



نظرات کاربران

//