وحدت، در بطن کثرت

وحدت، در بطن کثرت

در ادامۀ بحث «رجعت» (جلسۀ 11، 11 رمضان 1444) به تبیین موضوع «وحدت، در بطن کثرت» می‌پردازیم.

گفتیم عوالم فعل الهی و ایام الله سه روز ظهور، رجعت و قیامت است.[1] با ظهور حق‌تعالی، وحدت در بطن جلوات کثرت رفته و کثرت نورانی[2] به وجود آمد. یعنی اسم "هو الباطن و الاول" در "هو الظاهر و الآخر" مخفی شده، در حالی‌که وحدت در بطن این کثرات حضور دارد.

در سیر تکوینی نیز ظهور حق‌تعالی همان اسم ظاهر و آخرست که از جنت اسماء آغاز شده و آدم و حوا از بهشت وحدت به کثرت هبوط کردند؛ این همان دوران حکومت ابلیس است. دومین تجلی حق‌تعالی در عالم دنیا رجعت است که آن هم محقق شده و سومین تجلی قیامت است.

اسماء خدا هم در هیچ زمان و عالمی تعطیل‌بردار نیستند. در دورانی که اسم ظاهر، آخر و جلال الهی در ظهورند و زمین پر از ظلم و جور شده، خدا با اسماء باطن، اول، جمال و وحدتش در درون این اسماء حضور دارد. یعنی اینگونه نیست که در دوران غیبت، زمین پر از ظلم و جور شده و در دورۀ ظهور حضرت حجت(ارواحنا فداه) قسط و عدل حاکم شود، بلکه در باطن همین ظلم، وحدت و جمال در جریان است. و اگرچه اسم مُمیت الهی‌ در ظاهر ظهور دارد و جهان پر از ظلمت شده، اسم محیی در درون زنده می‌کند و حیات می‌دهد.

در حقیقت، خداوند با تمام اسمائش، در بطن و درون حکومت ظاهری شیطان است و با خیرالماکرین بودنش به او اختیار، انتخاب و مهلت داده، اما او کیدش ضعیف و مهلتش رو به پایان است. در هر دورانی صالحین و مستضعفینی بوده‌اند که در امواج، علیه حکومت کثرتی شیطان تلاش و قیام کرده‌ و وحدت را نشان داده‌اند. انسان‌هایی که خداوند با جان و عقلشان با آنان سخن گفته است.

رجعت روند زنده شدن چنین انسان‌هایی‌ست؛ یعنی اینطور نیست که بمیرند و بعد زنده ‌شوند، بلکه اهل ولاء نمی‌میرند. همانطور که حضرت علی(علیه‌السلام) در حدیث نورانیت می‌فرماید: «كسى كه از ما بميرد، در حقيقت نمرده و كسى كه از ما غایب گردد در حقيقت غایب نيست، و كسى كه از ما كشته ‏شود در حقيقت‏ كشته نيست.»[3]

عالم برزخ و رجعت برای اهل ولاء یکی است. کسی که با نگاه وحدت‌بین و روحیۀ ولایی بمیرد، یعنی همواره در بطن کثرات دنیا، وحدت را دیده باشد، هرگز نمُرده و پیوسته در رجعت است. او حیّ و زنده به دنیا برمی‌گردد؛ البته عناصر چهارگانۀ جسمش در دنیا به تجرد رسیده و نفسش در برزخ سیر رجعتی دارد.

کشته‌شدگان در راه خدا نیز زنده‌اند؛[4] در ظاهر می‌میرند، اما با اسم محیی، حیاتشان تا رجعت ادامه دارد و به دنیا برمی‌گردند. در داستان زنده‌شدن عُزیر پیامبر که انگار روزی یا ساعتی مرده بود نیز اسم محیی از ممیت جدا نبود، بلکه در بطنِ اسم ممیت، اسم محیی، وحدت و وجود در جریان بود که بعد از صد سال، دوباره زنده شد.

از امام صادق(علیه‌السلام) دربارۀ زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی(علیه‌السلام)[5] پرسیده شد. ایشان فرمودند: «عیسی(علیه‌السلام) دوستی صمیمی (برادر ولایی) داشت که به دین او وارد شده بود. عیسی نزد او می‌رفت و مهمانش می‌شد. بعد از مدتی طولانی حضرت عیسی به دیدارش رفت... . مادر گفت: ای رسول خدا، او فوت کرده. عیسی(علیه‌السلام) گفت: می‌خواهی او را ببینی؟ مادر گفت: بله. عیسی گفت: فردا می‌آیم تا به اذن خدا او را برایت زنده کنم... .

فردا آن دو به کنار قبر او رفتند و عیسی بر فراز قبر ایستاد و دعا کرد. ناگاه قبر شکافت و فرزند زنده از قبر بیرون آمد. مادر و فرزند هر دو گریه کردند و دل عیسی به رحم آمد و به دوستش گفت: می‌خواهی در این دنیا پیش مادرت بمانی؟

گفت: ای رسول خدا! با خوردن و رزق و طول عمر یا بدون این‌ها؟ عیسی گفت: با خوردن و رزق و طول عمر. بیست سال عمر کرده و ازدواج می‌کنی و فرزنددار می‌شوی. گفت: اگر چنین است می‌خواهم. او بیست سال زندگی کرده، ازدواج می‌کند و صاحب فرزند می‌شود.»[6]

در آیات سورۀ ص نیز داستان حضرت ایوب(علیه‌السلام) بیان شده. ایشان بعد از بیماری و از دست‌دادن فرزندانش، پروردگارش را ندا می‌دهد:

"... أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ"[7]؛ شيطان مرا مس کرده و به رنج و عذاب افكنده است.

خدا به او می‌فرماید:

"ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَٰذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ"[8]؛ پايت را بر زمين بزن، اين آبى است سرد، براى شستشو و آشاميدن.

شیطان به طور عارضی، نه وجودی، در دنیا مصیبات و فشارهایی را بر ایوب وارد کرد و جسم او مریض و ضعیف شد. خداوند به حضرت ایوب(علیه‌السلام) امر کرد پایش را در آب سرد و شراب وارد کند و بلافاصله در آیۀ بعد ‌فرمود:

"وَ وَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِكْرَىٰ لِأُولِي الْأَلْبَابِ"

و به او، خانواده‌ و اهلش و مثل آن از ديگر ياران را عطا كرديم و اين خود رحمتى از ما بود که براى خردمندان اندرز و ذکر است.

این آیات اسراری برای اولی‌الالباب و خردمندان دارد که باید کشف شود. آب سرد چه اثری دارد و چه توبه و بازگشتی صورت می‌گیرد که بلافاصله نفس سلامتی‌اش را به دست می‌آورد و تمام اهل ایوب و حتی مثل آنان، به او برگردانده می‌شود؟!

امام صادق(علیه‌السلام) دربارۀ آیۀ "آتَیْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ"[9] می‌فرماید:

«آن دسته از فرزندانش را که قبل از آن بلا و گرفتاری مرده بودند، زنده کرد (آن‌ها را مانند آن‌هایی که آن روز در اثر بلا از بین رفته بودند زنده کرد).»[10]

 


[1]- ألخصال، ج1، ص 108: "اَيَّامُ اَللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ثَلاَثَةٌ يَوْمَ يَقُومُ اَلْقَائِمُ وَ يَوْمَ اَلْكَرَّةِ وَ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ."

[2]- کثرات ظلمانی همان توهم و سود و زیان شخصی در ذهن است.

[3]- بحارالأنوار (ط - بيروت)، ج 26، ص 6: "إن ميتنا لم يمت و غائبنا لم يغب و إن قتلانا لن يقتلوا."

[4]- سورۀ آل‌عمران، آیۀ 169: "وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ"؛ هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‏ اند مرده مپندار بلكه زنده‏ اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى ‏شوند.

[5]- تفسیر آیۀ 110 سورۀ مائده.

[6]- الكافی (ط - الإسلامية)، ج 8، ص 337.

[7]- سورۀ ص، آیۀ 41.

[8]- سورۀ ص، آیۀ 42.

[9]- سورۀ انبیاء، آیۀ 84.

[10]- البرهان فی تفسير القرآن، ج‏4، ص 662.

 



نظرات کاربران

//