صبر

(3جلسه)

 

تصور کنید شخصی، عزیزی را از دست داده و ما برای تسلیت گفتن، به دیدنش می‌رویم؛ یا پای درد دل فردی می‌نشینیم که دچار مشکلات اقتصادی یا خانوادگی شده است. معمولاً ما به چنین شخصی می‌گوییم: "صبر کن"؛ و اغلب آن فرد پاسخ می‌دهد: "صبر نکنم، چه کنم؟!" کمی به این پرسش و پاسخ، فکر کنید!

اگر به متون دینی، نگاهی گذرا داشته باشیم، به سادگی متوجه می‌شویم که این نوع برخورد، اصلاً صبر نیست! وقتی مصیبت‌ یا مشکلی به ما روی می‌آورد که برای رفعش کاری از دستمان برنمی‌آید، فقط آن را تحمل می‌کنیم، نه صبر! صبر حقیقی، آن است که بتوانیم سختی را به گونه‌ای رد کنیم، که به درونمان هیچ فشاری نیاید؛ اگر چه مصیبت و مشکل، به هر حال سخت است و ممکن است برای جسم، سنگین باشد. روح و درون آدمی باید بتواند با اتصال به اسماء و صفات الهی، چنان آرام باشد که کوچک‌ترین تزلزلی در او رخ ندهد؛ و این حالت، همان صبر است که اجر بسیار دارد.

نمونه‌ی اعلای این صبر، صبرِ زینب کبری(عليها‌السلام) در کربلاست. شنیده‌ایم که پس از واقعه‌ی عاشورا، بر اثر سختی‌ها و مصائب کربلا، چنان چهره‌ی آن بانوی بزرگوار شکسته شده بود که همسرشان دیگر ایشان را نمی‌شناختند! اما درونشان چطور؟ پاسخ این پرسش، در جمله‌ی معروفشان نهفته است: "مَا رَأیتُ إِلاّ جَمِیلاً".

حقیقت صبر، انواع و مراتب صبر و اجر صابرین، از جمله مطالبی است که در این بحث مورد بررسی قرار گرفته است.



نظرات کاربران

//