غم جدایی یا شوق وصال؟

خدایی كه میزبان ماست، ‌حقیقتی است همیشه حاضر، كه "هُوَ مَعَكُمْ أینَ ما كُنْتُم"[1] و "أقْرَبُ إِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید"[2]؛ هر كجا باشیم، او با ماست و از رگ گردنمان به ما نزدیك‌تر است. بنابراین از چنین حقیقتی كه ما را به سفرۀ نور و التذاذات فوق تصورمان در توفیقاتی كه شب‌ها و روزهای رمضان دارد، مهمان می‌كند، چگونه می‌توان جدا شد؟! اصلاً آیا جدایی امكان دارد؟! طبیعتاً نه! از حاضر شاهد، چطور می‌شود جدا شد؟!

پس وداع در عالم معنا، حركت از خودی‌های نازل و شخصی، به خود عالی و شخصیت اصلی خدایی، و وصل شدن از جلوات نازل تن به جلوه‌های عالی روح خدایی است؛ یعنی تثبیت و ظهور آنچه از خدا -كه همیشه با ما و نزدیك‌تر از خودمان به ماست- در این سفرۀ خاصّش گرفته‌ایم. ما از این ضیافت خدا خارج و به حضور برتری از او نایل و وصل می‌شویم، تا نعمت‌هایی را كه در این مهمانی به ما داده، به منصۀ ظهور برسانیم.

درست مانند مهمانی كه دعوت می‌كنیم و به عنوان میزبان از او پذیرایی می‌نماییم؛ ادب اقتضا می‌كند همان‌گونه كه در آمدن، به ما سلام داد و از او استقبال كردیم، در رفتن هم تشكری داشته باشد. پس وداع یعنی تشكر و سپاس؛ یعنی قدردانی از این همه عنایاتی كه خدا به ما كرده است؛ و بنا به فرمایش حضرت حق‌تعالی كه:‌ "لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأزِیدَنَّكُم"[3]، این وداع، وصل و اتصالی در مرتبۀ بالای "لأزِیدَنَّكُم‏" دارد.

برگرفته از کتاب "سرّ سحر"، صفحات 217 و 218.

 


[1]- سوره حديد، آيه 4.

[2]- سوره ق، آيه 16.

[3]- سوره ابراهيم، آيه 7 : همانا اگر شكر كنيد، بر شما فزوني مي‌دهم.



نظرات کاربران

//