عبادتِ بی روح

اگر سرّ و روح عبادات را -که همانا عبودیت است- از آن‌ها بگیریم، دیگر هیچ عبادتی، عبادت نیست. عبادت، فی‌ذاته مقدمه‌ای است که عبودیت و بندگی را در جان و روح انسان، حاصل کند و جان و قلب را از ماسوی‌الله پاک کند.

اکثر ما از وقتی که مکلف شدیم، نماز خواندیم که جهنم نرویم! درحالی‌که نماز مَرکَبی است که با سوارشدن بر آن، باید به مقصود بندگی برسیم. ندانستن این مطلب، باعث شده هم نماز بخوانیم و هم گناه کنیم! یعنی این نماز، روح عبودیت را در وجود ما ایجاد نکرد؛ اثر خود را که "تَنْهی‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر" بود، در ما نگذاشت... پس اگر می‌خواهیم عباداتمان قبول باشند، باید بدانیم که عبادت، آن چیزی است که قلب ما را از ماسوی‌الله پاک می‌کند. اگر قلب را بررسی کردیم و دیدیم هنوز تعلق به غیر خدا در آن هست، باید به عباداتمان شک کنیم و به اصلاح آن‌ها بپردازیم.

برگرفته از کتاب "رمضان ضیافت الله"، صص 78-80



نظرات کاربران

//