جوانان آخرالزّمان، طالبان حقیقت

امروز و به ویژه پس از انقلاب اسلامی، نسل جوان ما دنبال حقیقت‌اند و استعدادشان فراتر از آن است که در قالب‌ها و تعصّبات بمانند. لذا نمی‌توانیم دین موروثی خود را بی معرفت به آنان تحمیل کنیم؛ چون نمی‌پذیرند. این نشان می‌دهد حقیقتی ورای این صورت، و خم‌خانه‌ای غیر از ظاهر هست که دل‌ها برای آن می‌تپد و به دنبال آن می‌گردد.

جوان امروز، آشکارا می‌گوید: «من عاشق خدا هستم؛ ولی برای چه نماز بخوانم؟ در حالی که از نماز مادرم خیری ندیده‌ام!» البته راست نمی‌گوید؛ اما راست می‌گوید! چون می‌بیند ظاهراً فقط جسم مادرش خدا را عبادت می‌کند و او مثلاً با همان زبانی که در نماز "إیّاکَ نَعبُد" گفته، ناسزا هم می‌گوید، آبروی مردم را می‌برد، دوبه‌هم‌زنی می‌کند...؛ و فطرت سالم نمی‌تواند این تناقض را بپذیرد. اما از سوی دیگر باید بداند که این تناقض، نقص یک مسلمان و دین‌دار در معرفت و عمل به دینش است؛ وگرنه اصل دین هم این تناقض را نمی‌پذیرد و برای رهایی از آن، مخاطبانش را به عمل بر پایۀ معرفت دعوت می‌کند، نه فقط عمل صوری و ظاهری.

برگرفته از کتاب "آمادگی برای ظهور"، ص 48 و 49



نظرات کاربران

//