جوان و حقیقت

امروز نسل جوانان ما به ویژه پس از انقلاب اسلامی، دنبال حقیقت هستند. آنان می‌خواهند‌ قالب‌ها را بشکنند و موانع را کنار زنند؛ ازاين‌رو ما دیگر نمی‌توانيم دین موروثی خود را به آن‌ها تحمیل كنیم، چون نمی‌پذیرد؛ و این، نشان می‌دهد حقیقتی ورای این صورت است. شراب و خُم‌خانه‌ای كه این دل‌ها برای آن می‌تپند و به دنبال آن می‌گردند.

جوان امروز، علنی می‌گوید: من عاشق خدا هستم، ولی برای چه نماز بخوانم؟! چون می‌بیند مادرش با همان زبانی که در نماز، "إیاك نعبد" می‌گوید، ناسزا هم می‌گوید، آبروی مردم را می‌ریزد، دوبه‌هم‌زنی می‌کند، حرام می‌خورد و...، لذا فطرت سالم جوانِ آخرالزمانی، نمی‌تواند چنین دین صوری را قبول كند.

جوان امروزی دنبال معرفت است و اگرچه ظاهرش مطابق شریعت نباشد؛ اما کنه وجودش، عطش دانستن اسرار و حقایق دين را دارد. او می‌داند در پسِ دين صوریِ مدعيان دينداری، حقیقت دیگری هم هست. صراط مستقیمی که افراط و تفریط ندارد و بیانگر حقیقت زیبای ولایت است؛ ولایتی که حضرت حق‌تعالی آن را از آدم آغاز كرد و در باطن ادیان کشاند؛ "كنتُ مع الأنبیاء سرّا"[1]. تا اینکه پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) آن را در غدیر خم آشکار کرد.

اگر کسانی پيدا شوند که دغدغه‌شان انتقال معارف اصيل دينی به جوانان باشد و آنان اسرار و بواطن دين را بیابند؛ دراين‌صورت ظاهر دین هم برایشان درست معنا می‌‌شود و نمازشان، نماز می‌شود، و حجابشان، حجاب و ... .

برگرفته از کتاب "آمادگی برای ظهور"، صفحات 51 و 52.

 


[1].بودم با انبیاء یه طور پنهانی.



نظرات کاربران

//