بصیرت علوی

حضرت علی(علیه‌السلام) می‌فرمایند:

"...اما من بصیرتی دارم که نه خودم حق را بر خود پوشاندم و نه کسی آن را بر من پوشاند..." [1]

در واقع نحوۀ بود علی(علیه‌السلام) عین بصیرت است و او هرگز نه امری را بر خود مشتبه کرده و نه اجازه داده کسی حقیقت را بر او مشتبه کند؛ نه خود را فریب داده و نه فریب دیگری را خورده؛ چگونه؟ هرگز نگذاشته دنیا و نفس بر وجودش غالب شود.

وقتی در این سخن حضرت تعمق می‌کنیم، می‌بینیم يکی از شروط داشتن بصيرت، آن است که حق را برخود نپوشانيم. در واقع علت اصلی فریب‌خوردن‌های ما از دیگران، این است که خودمان، خودمان را فریب می‌دهیم، وگرنه تا کسی فریب خودش را نخورد، احدی نمی‌تواند او را فریب دهد.

چگونه خود را فريب داده‌ايم؟ امیالمان را با وجودمان آمیخته‌ایم، تا مبادا نفسمان دردش آید و به دنیایمان ضرری بخورد و بهانه‌هایی مانند خلأ و کمبودهای عاطفی، تربیت، تأثیرات محیط... را همچون کلاهی بر سر خود گذارده‌ايم تا اين فريب را توجيه کنيم! درحالی‌که باید مدیریت دنیا و نفس را به دست وجود بدهیم؛ و همه چيز را با معیارهای وجود تطبیق کنیم، جذب محور حق شویم و تحت سایۀ او حرکت کنیم؛ در این صورت، هیچ‌کس نمی‌تواند ما را فریب دهد و به باطل بکشاند.

اما حق را از کچا تشخيص دهيم؟ حق از خداست و خداوند، ریشۀ اساسی شناخت حق و باطل را، در دل گذاشته است؛ "فَألْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها"[2] اما این ریشه را، محیط و اجتماع می‌پرورانند و طبق قوانین خود، بارور می‏کنند. اگر فرد حق‌جو باشد، محیط، او را در مسیر حق می‌برد؛ اما اگر باطل‌جو باشد، محیط هم او را در باطل، رشد می‌دهد. شرایط و محیط، فرد را بر اساس بذری می‌پروراند که هرکس برای خود انتخاب کرده است: حق یا باطل؛ لذا اگر در درون از حق، رو گرداندیم، در متن حق هم باشیم، تحت لوای آن نخواهیم بود!

اينجاست که بايد با معرفت و بصیرت ولایی، قوای حق را در درون تقویت کنیم و نیروهای وجودی‌مان را باور نماییم، تا با قدرت الهی، باطل را شکست دهیم.

برگرفته از کتاب "غربال فتنه"؛ فاطمه میرزایی اهرنجانی.

 


[1]- نهج‌البلاغه، خطبۀ 10.

[2]- سورۀ شمس، آیۀ 8؛ پس فجور و تقوایش را به او الهام کرد.



نظرات کاربران

//