انتظار و فرمانبرداری

"طُوبَي لِشِيعَةِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ فِي غَيْبَتِهِ وَ الْمُطِيعِينَ لَهُ فِي ظُهُورِهِ؛ اُولَئِكَ أوْلِيَاءُ اللهِ الَّذِينَ «لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون»" خوشا به حال شيعيان قائم ما كه در حال غيبتش انتظار ظهورش را دارند و در حال ظهورش فرمانبردار او هستند. آنان‌اند دوستان خدا كه نه ترسي دارند و نه اندوهگين مي‌شوند.[1]

اين حديث بيان مي‌کند که منتظر امروز، فرمانبردار فرداست. وليکن منتظري که امروز پا روي پا انداخته، نه به دشمن خارجي كه با تجهيزات جنگي و فرهنگ غربي هجوم مي‌آورد، توجه دارد و نه از هجوم پيوسته‌ي شيطان و نفس به درونش با خبر است، چگونه مي‌تواند در دوران ظهور فرمانبردار باشد؟! اگر امامش به او دستور دهد که همه چيزت را رها کن و در ميدان جنگ وارد شو، چه خواهد کرد؟ اگر منتظر، امروز آمادگي پيدا نكند، خود را به زندگي و خوشي‌هاي دنيوي عادت دهد و روح حماسي در درونش ايجاد نشود، هرگزنمي‌تواند فردا مطيع امام باشد تا اگر لازم شد، همه چيزش را رها كند!

کتاب معرفت نور تا عصر ظهور، جلد دوم، صفحه‌ی 155

 

[1] - كمال‌الدين و تمام‌النعمة، ج2، ص357.



نظرات کاربران

//